برچسب : نویسنده : masq بازدید : 143
برچسب : نویسنده : masq بازدید : 156
- اوه چرا اینقدر گرون؟
+ احتمالا بهخاطر جاشه که اینقدر گرون میفروشه. جای شیکیه!
- مگه ما جاشو میخوریم؟!
شکم خالی...برچسب : نویسنده : masq بازدید : 143
برچسب : نویسنده : masq بازدید : 140
نویسنده تازهترین داستانی که نوشته بود را دوست داشت؛ اما نمیتوانست برای داستانش پایان خوبی پیدا کند. هر ایدهای که به نظرش میرسید زیاد جذاب و دِلخوشکُن نبود. نویسنده رفته رفته این موضوع را قبول کرد که این داستان قرار نیست پایان داشته باشد.
سه روز بعد نویسنده خودکشی کرد. با یک داستان نیمهتمام که روی میزش بود.
شکم خالی...برچسب : نویسنده : masq بازدید : 156
+ ببین این قشنگه؟
- چی هست؟
+ بوکمارکه دیگه!
- چیکار میکنه؟
+ اینو میذاری لای صفحهی کتابی که داری میخونی تا یه وقت صفحه رو گم نکنی.
- جدی؟ چه باحال. قیمتش چقدره؟
+ ده هزار تومن.
- اوهوم (مکث) خب چرا اینو خریدی؟ همون ده هزاری رو میذاشتی لای کتاب دیگه. تازه با هزارتومن هم کارت راه میفتاد!
شکم خالی...برچسب : نویسنده : masq بازدید : 152
انسان با وجود تمامی رنجها و سختیها و مصائبی که در زندگی متحمل میشود، نباید بخواهد ایفاگر نقش قربانی باشد. زندگی هرچقدر هم که سختگیر باشد، ما نباید تسلیم شویم. نباید خود را قربانی این جبر بدانیم و برای چُسمقدار توجه و ترحمِ "دیگران" خود را ضعیف نشان دهیم.
آدمها روز به روز بزرگ میشوند و تجربیات تازهای کسب میکنند. پس اگر زندگی کاری کرد که از پا بیفتی، دوباره برخیز، حرکت کن و منتظر ضربهی (محکمتر) بعدی باش.
شکم خالی...برچسب : نویسنده : masq بازدید : 130
برچسب : نویسنده : masq بازدید : 133
جامعهای که به سمت اضمحلال میرود و متاسفانه خود شهروندان و هممیهنان این روند را تسریع بخشیدند. جامعهی ما نه به پرومتهای نیاز دارد، نه به آشیل، نه به گیلگمش، و نه به هیچ نجاتدهندهی دیگری. کسی نخواهد بود که خواستار نجات ما باشد. تنها خودمان باعث نجات خودمانیم. و اولین قدم برای فرار از این فاجعه، پرسشگری و شکاکیت میباشد. بپرسید، شک کنید، جامعه را نجات دهید.
شکم خالی...برچسب : نویسنده : masq بازدید : 150
برچسب : نویسنده : masq بازدید : 145